یک روز بغداد، یک روز بمبئی، دیروز بیروت...

و امروز... پاریس... 

پاریس... عروس اروپا... مهد آزادی و قلب تپنده ی شعر و شراب و موسیقی...

شریان حیاتی دموکراسی... کافه های شبانه، گپ های روشنفکرانه و غروبهای عاشقانه...

به یکباره طاعون جهل نوین پشت دیواره های شهر می رسد، زامبی هایی با مغرهای تارعنکوبت بسته، دسته دسته به بیعت شوم شیطان در می آیند، آنگاه وضو با خون ساخته و خالصانه به جنگ تمدن بشری می شتابند... فرقی نمی کند کجا، تهران یا بمبئی، بغداد یا پاریس... آمده اند تا جهنمی از دنیا بسازند و در ازایش بهشت بخرند! 

جهل بر علیه عشق قیام کرده است...

کلاشنیکف به دست، به جنگ موسیقی آمده است...

گلوله در برابر هنر..

تحجر در برابر اندیشه...

و دنیا بوی خون گرفته است... تهران یا بمبئی، بغداد یا پاریس...

امشب دنیا داغدار بیهودگیِ بیست و یک قرنیست که انسان با خِرَد خو نگرفت...

امشب دنیا سوگوار بیهودگی بیست و یک قرنیست که انسان به بهانه ی  بهشتها و جهنمهای دست سازش، انسانیت را به توپ بست!...

امشب دنیا... امشب هم تمام می شود...

 از فردا روز دیگری آغاز می گردد، روزی که لکه های خون روی صورتهایمان هنوز به جا مانده، ولی روزی دیگر است...

فردا سیاستمداران در محکوم کردن از یکدیگر سبقت می گیرند و کسی به یادشان نمی آورد که اگر به جای گلوله، گل در خشابها می چکاندیم اگر بوسه جای بمب را می گرفت! دنیا زیبا تر بود!

شاید اگر به جای پادگان کتابخانه می ساختیم، اگر به جای بیانیه های سیاسی شعر میخواندیم! 

اگر هر روز به هم لبخند هدیه می دادیم! شاید امروز همگی شادتر بودیم و می شد نابودی "جهل" را جشن گرفت!

صبح که دنیا از خواب بیدار شود، انسان قرن بیست و یکم را در مواجهه با تصمیمی بزرگ خواهد دید! اینکه در آتش نفرین شده ی خشم و نفرت و تبعیض و بغض و کین، آدم ها به جان هم بیفتند و تقاص "جهل" عده ای را از هم بگیرند و دنیای خویش را بسوزانند... یا اینکه دست در دست هم به مبارزه با جهل و تعصب و نفرت و خرافه بروند و پس از پیروزی نهایی، بهشت برین را در دنیا برای خود بسازند...

تروریست


https://telegram.me/khomaremasti