۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بداخلاقی» ثبت شده است

آزمون استخدامی

روز جمعه آزمون استخدامی برگزار شد، با وجود سابقه ی بسیار خرابِ برگزاریِ این آزمونها که همیشه همه را دست خالی برمیگرداند و سهمیه داران و برخی قراردادیهای معطل برای رسمی شدن را به مقصد مقصود می رساند، من هم شرکت کردم، وقتی که دفترچه ها توزیع شد بیش از هرچیز بخشی از نامه حضرت علی به مالک اشتر به چشمم آمد که بزرگ بالای دفترچه نوشته بودند:
«در کارهای کارگزارانت بنگر! و آنها را با آزمودن به کار بگمار! و به میل خود و بدون مشورت دیگران آنها را سرپرست کاری مکن!!!»
الحمدلله به صورت تخصصی همه جا بهانه های دینی می تراشیم و برای حفظ ظاهر هم که شده حدیثی، آیه ای چیزی می چسبانیم بر کارنامه ی ضعیفمان تا صحه بگذاریم بر عملکردی که آنقدرها هم علیه السلام نیست!!!!! راستی راستی اگر به همین حرفها و ادعاهایمان هم عمل میکردیم چقدر وضعیت مملکتمان بهتر می شد! اصلا همین نامه ی 53 حضرت امیر به مالک اشتر! اگر به جای این همه جار و جنجال و 40 سال داعیه ی مدیریت جهانی و عزم جزم کردن برای صدور انقلاب و مشت بر دهان استکبار کوبیدنتان، از کلِّ ادعای دین و دین داری فقط همین یک نامه را هم درست اجرا می کردید وضع مملکتمان اینجور نبود که الان هست! از این همه فساد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بگیر تا معضل بیکاری و تورم و رکود همه محصول اشتغال مسئولین در حوزه ی ریا و کوبیدن بر طبل خالیِ ادعاست! 
همین نامه ی 53 حضرت امیر خودش درس مملکت داریست و حق و حقوق مردم را در برابر حاکم بازگو می کند: از مبارزه با گرانفروشی، احتکار، ربا، دزدی، خیانت، دستهای پشت پرده و... تا بسط عدالت و اعتدال بین مردم!!!! و خیلی چیزهای دیگر...

نوشته ی بالای دفترچه اما تا پایان امتحان ذهنم را به خودش مشغول کرده بود و عمیقا دلم را می سوزاند که کاش به تمام صحبتهای امیرالمونین عمل می شد؛ پشت برگه ی شماره داوطلبی که روی صندلی چسبانده بودند عین عبارت را یادداشت کردم و وقتی به خانه رسیدم با متن نهج البلاغه تطبیقش دادم تا ببینم قبل و بعدِ آن توصیه دقیقا چه نوشته؟ نتیجه حیرت انگیز بود... باورتان نمی شود!
در متن نهج البلاغه هم دخل و تصرف کرده اند... کلمه ای را که به مذاقشان خوش نیامده قلم گرفته بودند!!!

انگار خودشان هم می دانند که قرار است نتایج این آزمون هم بر اساس دوستی مشخص شود... شاید هم ولایت مداری...

آخر در فراز زیر دوستی از ترجمه ی تولا و ولایت آمده...

 

 

ثُمَّ انْظُرْ فى اُمُورِ عُمّالِکَ، فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِباراً، وَ لاتُوَلِّهِمْ مُحاباةً وَ اَثَرَةً، فَاِنَّهُما جِماعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ و الْخِیانَةِ

 

در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار ، نه به سبب دوستى با آنها . و بى‏مشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رأى خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن ، گونه ‏اى از ستم و خیانت است .

 

 

و ما هم پیر پسرانی بودیم همگی مو ریخته! کز پسِ سالیانِ دانشگاه و پادگان و بیکارِگی
 بر درگاه آزمون همی به پناه آمده امیدی واهی همی داشتیم...

 

پ.ن: پست آزمون استخدامی2 رمزدار است و رمزش هم نام وبلاگ سالیان دورم هست به فارسی و بدون فاصله! اگر هم یادتون نمیاد بپرسید! چون بعضی نوشته ها خودمانی تر است و فقط برای دوستان نزدیکتر نوشته شده...

  • دوشنبه ۲۴ آبان ۹۵

وبلاگ دزدی

چندی پیش خیلی "اتفاقی" متوجه "اتفاقی" شدم که خیلی خیلی عجیب بود!! من با جستجوی بخش شاخصی از نوشته هایم که با اطمینان می توانم بگویم خاص خودم بود و کمتر کسی از آن تعبیر استفاده کرده، در گوگل به صفحه ای رسیدم که نوشته ام را دزدیده بود! بیشتر دقت کردم و دیدم نه!!!!!!! وبلاگ من را دزدیده! با تعجب بسیار به آدرس نگاه کردم! عجیب بود! khomaremasti ! اما با یک آدرس سرویس دهنده ی نامعروف دیگر!

اسم وبلاگ را که خودم به صورت اختصاصی در همه سرویس دهنده های معروف بگیره اش کرده ام سرچ کردم! نتیجه دور از انتظار بود!!! من علاوه بر وبلاگ خودم به تعداد زیادی آدرس مشابه برخوردم که گویی مطالب من را به صورت اتوماتیک وار به سایت هایشان انتقال داده اند!!! و هیچ اثزی از لینکی برای ارجاع به متن اصلی یا اشاره به نویسنده نبود!!!!! خوب طبیعتا بسیاری از ارجاعهای گوگل را از وبلاگ من می دزدند و راهی صفحات جعلی می کنند. این ها هدفشان صرفا کار تبلیغاتی بوده و از محتوای تولیدی بلاگرهای فارسی برای بالا بردن آمار خود و افزایش بازدید کننده استفاده می کنند! مطمئنم برای بسیاری از بلاگرهای دیگر هم این اتفاق افتاده است! چطور می شود جلوی این دزدی جدید را گرفت؟ واقعا بی اخلاقی در دنیای وب فارسی سر به فلک گذاشته و هر طرف را که می گیری از سمت دیگری بیرون می زند! 

 

و اما شعر...

 

تو مهتابِ شبانگاهان در اوج تیره بختی ها
تویی همراهِ من، همگامِ من، در اوج سختی ها
پری رویانِ این دوران، همه نامرد و بَد... لیکن
تویی استادِ من در مکتبِ امثال تختی ها

                                                            آرش وکیلی

 

 

 

 

  • سه شنبه ۱۹ مرداد ۹۵
اینجا دغدغه های روزانه ی یکی از اهالی ایران زمین را می خوانید