۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ورزشی» ثبت شده است

عزب اوقلی خان و عابربانک‌زاده‌ی هدایتی!


جناب آقای حاج آقا عابربانک‌زاده‌ی هدایتی

خودپرداز محترم باشگاه پرسپولیس

سلامُ علیکم


اینجانب یک عدد جوان عزب اوقلیِ بیکارِ دهه شصتی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد از دانشگاه سراسری بووووووق (اسمش رو نمیگم که مسئولین خجالت نکشند) با 8 عدد مقاله در طرح‌ها و سایزهای مختلف اعم از ISI علمی پژوهشی و همایشی ولی فاقد هرگونه ژن خوب دارای سابقه همکاری با ارگان‌ها نهادها سازمان‌ها و... در قالب طرح‌های بیگاری و سواری دادن به کارفرمایان محترم بوده و اینک با رانندگی تاکسی و دریافت مبلغ به ازای هر نفر حداکثر 1000 تومان گذران زندگی می‌نمایم.

 از آنجا که تمام کمک‌های بلاعوضی را که حضرتعالی به باشگاه معزز پرسپولیس می‌پردازید «خرج عطینا» می‌شود و محض نمونه یک میلیارد و ششصد میلیونی که باید صرف گرفتن رضایت نامه عالیجناب طارمی از ریزه اسپور می‌شد تبدیل به پورشه‌ی حضرت آقای گل شده تا زیر پای مفخمشان بیندازند و در مناطق شمال تهران دور دور نمایند!!!‌ لذا تقاضا دارم بجای چنین کمک‌هایی که حتی مدیران باشگاه منکر آن‌ها می‌شوند نصف مبلغ مذکور را به این هوادارِ کوچک باشگاه بدهید تا علاوه بر اشتغال خودم، مقدمات کارآفرینی برای چند فارغ‌التحصیل نخبه را نیز فراهم آورم.

با تشکر فراوان اعلام می‌دارد آمادگی پذیرش هرنوع شغلی وجود دارد، کار خود را به ما بسپارید! تا حقوقتان را به بهترین نحو برایتان خرج نماییم!!!

ضمناً پایان نامه می‌نویسیم مقاله استخراج می‌کنیم، شما را دربست تا مقصد می‌بریم آب حوض می‌کشیم آهن پاره، مس قراضه خریداریم...


رونوشت:

1. حضرت وزیر الورزشین و سلطان الگردشین بدون عکس با شرت و کفش ورزشی و قس علی هذا مسعودخان سلطانی فر!

2. مفخرالاولیا مشفق العلما رئیس الروسای فوتبال ایران تاج ورزش کشور و به ویژه اصفهان حفظه الله!

3. خندان المعاونین فی امور المشفقین و الکفاشین استاد کفاشیان زاده

4. تقی تاکسی کارشناس مسائل سیاسی خاورمیانه





پی‌نوشت: ممنون که کانال خمارمستی را دنبال می‌کنید...

* خرج عطینا ضرب المثل تشریف دارن یعنی خرج باطل (الکی)، پولی که به مصرف درستی نرسیده باشد. اطینا و اتینا هم می‌نویسندش
**  این پست هم کامنتی تشریف داشتن که واسه این پست وبلاگ الدین نوشتم.


در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
                                                       حضرت حافظ


  • پنجشنبه ۲۰ مهر ۹۶

لکه‌ی ننگی که پاک نمی‌شود


خبر کوتاه و وحشتناک است. حتی برای ساختن فیلم‌های ژانر وحشت هم هیچ کارگردانی به سراغ چنین سوژه‌ای نمی‌رود. مرکز فوریت‎های پزشکی زنجان اعلام کرده است که: «دست کارگر، در دستگاه گیر کرده و در تلاش برای درآوردن دستش، سر او  هم گیر می‎کند و تقریباً سر این کارگر قطع شده است.» ناگهان قلبت از کار می‌ایستد! مگر می‌شود چنین اتفاقی بیفتد؟ وزیر کار بیاید و در عوض تمام سوال‌هایی که جواب نداده درباره‌ی سطح ایمنی و میزان آموزش پرسنل در شرکت راشا کاسپین زنجان توضیحاتی ارائه دهد. اصلا مگر می‌شود چنین فاجعه‌ای را توضیح داد یا توجیه کرد؟


وقتی که پیگیر ماجرا می‌شوی درد دیگری هم بر دلت می‌نشیند تا بیش از این وزیر رفاه، کار و تامین‌اجتماعی را بازخواست نکنی! چرا که اگر مردم در رفاه بودند که به هرکاری تن نمی‌دادند! این روزها هرکسی به هرکاری تن می‌دهد. مثلا مرحوم محمد جعفری ۲۸ ساله، همان کارگری است که در کارخانه‌ی مذکور، جان خود را به فاجعه‌بارترین شکل ممکن از دست داده‌است. او قهرمان ووشو بوده و دارای عنوان قهرمانی ملی و یک مقام بین‌المللی از کشور ایتالیا است. آقای وزیر ورزش و رؤسای فدراسیون‌های رزمی بیایند و بگویند برای ورزشکارانمان چه کرده‌اند و چه حقی از قهرمانان بر گردن خود می‌دانند که هنوز ادا نشده‌است؟ اصلا خبر دارند که چنین بلایی بر سر یک ورزشکار آمده یا خود را به خواب زده‌اند؟


مرحوم «محمد جعفری» با مدال طلای ۲۰۰۵ در ایتالیا، داور و مربی فعال در زنجان، نسبتی با "محمدرضا جعفری" ملی‌پوش شاخص ووشو ندارد. محمدرضا جعفری اهل کاشان است اما محمد جعفری ووشوکار استان زنجان بود. 


فاجعه به همین‌جا ختم نمی‌شود. این بار بی‌مسئولیتی و کم‌توجهی دامان اهالی رسانه‌ را می‌گیرد و چند رسانه مجازی به اشتباه عکس «محمدرضا جعفری» قهرمان شناخته‌ی ووشو را به جای آن مرحوم منتشر می‌کنند. محمدرضا جعفری هم فیلمی در اینستاگرام می‌گذارد و خبر از سلامتی خودش می‌دهد. این فیلم در کانال‌های میلیونی منتشر شده و جای خبر اصلی و فاجعه را می‌گیرد. حالا بسیاری به اشتباه تصور می‌کنند، مرگی در کار نبوده و کل خبر، کذب است.


 ای کاش محمدرضا جعفری در ویدیوی خودش، مرگ دلخراش ورزشکار هم‌رشته‌ای را به خانواده داغدارش تسلیت می‌گفت و ای کاش اهالی رسانه بیشتر دقت می‌کردند و ای کاش وزارت ورزش حواسش به قهرمانانش بود و ای کاش وزارت کار حواسش به کارگرانش بود... ای کاش...


 کانال خمارمستی با مطالب متنوع به روز می شود...


المنة لله که در میکده باز است

زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است

                                 حضرت حافظ


  • چهارشنبه ۱۲ مهر ۹۶

کشتی با لچک و شلیته!

یک خبر کوتاه لابلای اخبار فدراسیون کشتی چشمم را گرفت: کشتی کلاسیک بانوان و مقررات آن به تصویب هیئت رئیسه اتحادیه جهانی رسید.

کشتی بانوان در همه‌جای دنیا طرفداران خودش را دارد و خانم‌های علاقمند بسیاری سالانه در سرتاسر دنیا به آن مشغولند. اما در ایران به دلیل حساسیت‌هایی که بر پوشش ورزشکاران وجود دارد، علاقمندان به کشتی ترجیح می‌دهند به ورزش‌های دیگر بپردازند. از سوی دیگر فدراسیون جهانی کشتی به دلیل شرایط خاص این ورزش حاضر نمی‌شد که یک کشتی‌گیر با پوشش سرتاسری و دیگری با دوبنده با هم مبارزه کنند. لذا فدراسیون کشتی ایران در اقدامی هوشمندانه صورت مسئله را به کلی تغییر دارد و به فکر تاسیس سبک خاصی از کشتی ویژه‌ی کشورهای مسلمان افتاد. با پیگیری فدراسیون کشتی ایران، و پس از تایید اولیه "کمیته اجرایی" اتحادیه جهانی کشتی، موضوع "کشتی کلاسیک بانوان"، در دستور کار هیات رئیسه "اتحادیه جهانی کشتی" قرار گرفت و در نهایت شیوه "کشتی کلاسیک بانوان" به عنوان یکی از شیوه‌های کشتی به تصویب رسید.

فدراسیون کشتی ایران در نخستین گام می‌بایست قوانین و مقررات این سبک را تدوین و به ثبت برساند و همانطور که حدس زده‌اید مهم‌ترین اختلاف این سبک با کشتی زنان همه‌ی دنیا لباس کشتی‌گیران است.  ذیل شرایط لباس کشتی‌گیر در قوانین تدوینی آمده‌است:

الف: لباس بادی(قرمز- آبی) که از دو تیکه شامل شلوار رکاب دار و بالا تنه آستین‌دار، تشکیل شده است، و کلاه بادی که به لباس بادی آستین‌دار متصل بوده و کاملا موهای سررا پوشش می‌دهد.

ب: بلوزو شلوارک( قرمز- آبی) مناسب.

ج:گوشبند استاندارد کشتی، که فاقد هرگونه فلز و یا جسم سخت بوده و بروی کلاه بادی بسته می‌شود تا ضمن مراقبت از سر و گوش‌های کشتی‌گیر، موجب نگه داشتن و ثبات کلاه بادی گردد.

د:کفش استاندارد کشتی.

در ذهن خودم کشتی‌گیرانی با چنین پوششی را تصور می‌کنم که همچون زنان قاجار بلوز و شلوار گشادی به تن کرده‌، روی آن جلیقه‌ و شلیته پوشیده‌اند و لچک به‌سربسته‌اند و روی تشک کشتی می‌خواهند زیر یک خم بگیرند... این سوال برای من پیش می‌آید که آیا آنان که این قوانین را تصویب کرده‌اند خودشان تا بحال یک بار کشتی گرفته‌اند که با شرایط خاص آن آشنا باشند؟ آیا نمی‌شد قوانین مربوط به پوشش را طوری با موازین اسلامی تطبیق داد تا ورزشکاران مسلمان بیشتری با فراغ بال و آسایش خاطر به این سبک بپیوندند؟



پی‌نوشت: ممنون که کانال خمارمستی را دنبال می‌کنید...


کاش مهرت به دلم نمی‌نشست

تا که مبتلای پاییز نشم

عشق من، کاش ندیده بودمت

تا با تنهایی گلاویز نشم...


شعر: حسین صفا

با صدای محسن چاوشی

شهرزاد


  • دوشنبه ۱۳ شهریور ۹۶

تیمِ روزهای سخت با خیال تخت!!!!

مگر می‌شود این تیم ملی را دوست نداشت؟ تیمی که یکی یکی رکوردهای تازه‌ای در سطح ملی و بین‌المللی برایمان ثبت می‌کند، تیمی که نتایج خوب می‌گیرد و اغلب چشم‌نواز بازی می‌کند. تیمی که پر است از جوان‌های پر استعداد و آینده‌دار. تیمی که به هیچ‌کس باج نمی‌دهد! تیمی که حتی ستاره‌هایش را اگر به دنبال قلدر مآبی و غوغا سالاری باشند حذف می‌کند تا با آرامش و طمأنینه به‌سوی هدفش پیش برود و همه‌ی این‌ها را مرهون مربی باهوش پرتقالی است. حالا حسودان داخلی هرچه می‌خواهند بگویند! این تیم دوست داشتنی اگرچه هنوز جای پیشرفت و بهبود دارد ولی عملکرد درخشانش دلیلی محکم برای درستی مسیری است که می‌رود.

ناخدای با تجربه‌ی فوتبال ملی ایران از 14 فروردین ماه 1390 هدایت تیم ملی فوتبالمان را بر عهده گرفته و تاکنون در 6 سالی که هدایت تیم ملی کشورمان را بر عهده داشته موفق شده رکوردهای بسیاری بر جای بگذارد.

تیم ملی ایران رکورد بسته نگه داشتن دروازه‌ی خود را در دیدار برابر چین هم پابرجا نگه داشت. تیم ملی ایران در دیدار با چین دروازه‌ی خود را بسته نگه داشت و رکورد خود را حفظ کرد. شاگردان کی روش در ۷ دیدار خود در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی هیچ گلی دریافت نکردند و اگر در سه دیدار آتی هم این آمار را افزایش دهند، رکورد بی‌نظیری در تاریخ انتخابی جام جهانی ثبت می‌کنند.

نکته جالب این است که دروازه بانان تیم ملی کار سختی برای ثبت کلین شیت نداشته‌اند. تیم ملی در ۶ دیدار خود در این رقابت‌ها عملکرد دفاعی فوق‌العاده‌ای داشته است و تنها ۷ بار به دروازه‌ی تیم ملی ایران شوت شده است. تنها در دیدار برگشت با قطر بود که فشار کم سابقه‌ای روی دروازه‌ی تیم ایران وارد آمد و ۶ ضربه در چارچوب داشت که البته همه آن‌ها بی‌حاصل ماند.

عملکرد خوب بازیکنان تیم ملی و تمرکز آن‌ها در وظایف خود باعث شده است تا باز کردن دروازه‌ی ایران برای حریفان کاری غیر ممکن تلقی شود و حتی ضربه به چارچوب هم دشوار شده است.

از دیگر آمارهای افتخار آمیز تیم ملی با هدایت کیروش می‌توان به شکست تیم‌های ملی آسیایی پس از سال‌های زیاد (ترکمنستان پس از نزدیک به 20 سال، عمان نزدیک به 14 سال و...) یاد کرد. سه پیروزی پیاپی در مقابل کره جنوبی پس از شکست‌های چندباره از این تیم در سال‌های گذشته، بیشترین برد در میان تمام مربیان تاریخ تیم ملی فوتبال با 32 برد. کمترین تعداد باخت نسبت به تعداد بازی‌ها با 8 شکست. کمترین تعداد تساوی نسبت به تعداد بازی‌ها و نیز ثبت رکورد 23 بازی بدون شکست در مقابل تیم‌های آسیایی.

امیدواریم که این تیم بتواند هدفی نو تعریف کند و پس از صعود به جام جهانی از گروه خود نیز صعود کند.



     پی‌نوشت: خب طبیعتا وقتی به کانال تلگرام مراجعه نکنید خیلی از مطالب رو از دست می‌دید! مثل مجموعه‌ی شازده‌گوگولو که دیگه تموم شد!

  • سه شنبه ۱۵ فروردين ۹۶
اینجا دغدغه های روزانه ی یکی از اهالی ایران زمین را می خوانید