بلی آقا. من خودم که تا حالا زیاد تجربهش نکردم. اما طبق تفکرات و تحلیلهای من امکان ندارد عمیقا عاشق کسی باشی و بخاطر اینکه اینقدر دوستش داری از او متنفر نباشی.
چالشی سخت هولناک است. احساس میکنم بزرگترین فجایع تاریخ در مرز باریک عشق و نفرت رخ دادهاند .
این مرز باریک که میگید رو منم قبول دارم. اما همین دیروز داشتم به این فکر میکردم که درباره ی مسئله ای، به قدری که باید با خودم صادق نبودم. این باعث شد نتونم به درستی تشخیص بدم کدوم طرف این مرزم. آدم دوست داره باور کنه یکی رو دوست داره، چشم می پوشه از خیلی مسائل ( حتی برعکسشم هست) و یهو حقیقت بی رحمانه ظاهر میشه و همه چیز رنگ دیگه ای میگیره. خلاصه که سخت چالشیه.
گاهی هم هست که یک اتفاق ممکنه که شرایطی ایجاد کنه که برداشتها اشتباه بشه. مثلا یکی همه وجودش را برای دوست داشتن بگذاره ولی دیگری انتظارهای دیگه ای داشته باشه برای دوست داشتن....
گاهی لازم باشه هرکس از چیزی بگذره... حالا هرچیزی... اگه نگذرن شاید هیچوقت چیزی مثل قبل نشه. حرکت روی یه دیوار باریک، از این طرف بلغزی میفتی تو باغ عشق و از اون طرف بیفتی میفتی تو طویله ی نفرت. در هرصورت هم ممکنه دست و پات بشکنه