بیبرنامگی و دروغ!
در این هیاهوی پر شروشور اخبارِ انتخاباتی، روزهایی که بخشی از جامعه هنوز در بهتِ وقاحت حضورِ دروغگویان دروغپرور در صحنهی انتخابات هستند به ناگاه خبری چشمها را گرد میکند و توجهها را به خود جلب مینماید. شهردار تهران که پیش ازین اعلام کرده بود در صحنهی انتخابات حضور نخواهد داشت و در عوض تمامقد مقابل دولت کنونی خواهد ایستاد تا تدبیر و امید از جامعه رخت بربندد به ناگاه تصمیم گرفت که با حضوری طوفانی برای اهدافش تلاش نماید. قالیباف که در فاجعهی پلاسکو ادعا کردهبود با تحصیلات مرتبتش در مدیریت بحران توانسته جلوی فاجعه را بگیرد این بار با ادعایی پیامبرگونه در عرصهی اقتصادی به دنبال معجزه است. او گفته است میخواهد «دولت مردم» را تشکیل دهد و در یک دوره چهارساله با «انقلابی اقتصادی» درآمد کشور را دو و نیم برابر افزایش دهد، آیا او به این فکر کردهاست که چنین وعدهای ناممکن مینماید؟ او وعده داده که «۵ میلیون شغل» ایجاد کند و «نظام مالیاتی» را به نفع مردم متحول کند و مشکلات «اقشار کمدرآمد» را «فوری» حل نماید!
بلافاصله اقتصاددانها مقابل او موضع گرفتند و ازلحاظ علمی اثبات نمودند که چنین ادعایی برای برآورده شدن تنها نیاز به اعجاز دارد و چنین چیزی همپایه با ادعای پیامبری در قرن بیست و یکم است.
همانطور که مشاهده میکنید این ادبیات آقای شهردار که صحبت از تحول فوری و به نفع اقشار فرو دست مینماید و نشانهی سنگهایی برای نزدن است بسیار برای مخاطب آشناست. چنین روش پوپولیستی برای پیروزی در انتخابات قبلاً توسط رئیس دولت سابق به کار گرفتهشده و قالیباف که در انتخابات پیشین با گرفتن ژست فنسالاری و تکنوکراسی مدرن نتوانست در مقابل آرای مردمی اصلاحات و پشتوانهی سیاسی روحانی پیروز شود حالا عزم خود را برای عوامفریبی و ربودن آرای مردم ناآگاه جزم کردهاست. صحبتهای او در چند ماه گذشته ناقض تمام حرفهای انتخابات قبل است و به نظر میرسد که همچون احمدینژاد قرار است ادعای کارشناسی در همهی امور را داشته باشد.
متأسفانه عصبیت ناشی از حرص برای پیروزی بر رئیسجمهور محبوب و مردمی باعث شده که چهرههای شاخص اصولگرایی دروغ و افترا در جهت تخریب عملکرد دولت امید را جایگزین برنامههای عملی نداشتهشان نمایند و افسوس که به تأثیر چنین اقداماتی در بلندمدت بر روی جامعه توجه نمینمایند.