آزمونی برای سردرگمی...
آبان ماه سال گذشته وقتیکه سومین آزمون استخدامی جامع دستگاههای اجرایی برگزار میشد آموزشوپرورش هم تصمیم گرفت بار اعظم مسئولیتهای استخدامی دولت را بر عهده بگیرد و بالاخره اینهمه کمبود معلم در سراسر کشور را تا حدی جبران نماید. گویا وزارتخانه هم از اینهمه نیروی حقالتدریس و بازنشسته و بلاتکلیف و کلاسهای بی معلم خسته شده بود... همهچیز طبق روال معهود میگذشت و اغلب دستگاههای اجرایی نتایج آزمونشان را اعلام میکردند ولی آموزشوپرورش طبق همان شلختگی و بینظمی که به دلیل گستردگی بیش از حد همیشه از آن انتظار میرود همهچیز را برای دقیقهی نود نگاه داشت. بالاخره نتایج اعلام شد و کسانی که حدنصاب مربوطه را کسب کرده بودند بهصورت سه برابر ظرفیت دعوت به مصاحبه شدند. مراحل مصاحبه در سراسر کشور بهصورتی تحسینبرانگیز که جا دارد از مسئولان مربوطه تقدیر نشود برگزار شد ولی افسوس و صد افسوس که این روال ادامه نیافت. هرچه نباشد ساماندهی این حجم وسیع از شرکتکنندگان مدیریت و برنامهریزی دقیقی میطلبد و افراد شرکتکننده قرار است روزی معلمینی شوند که خود الگوی نسل آینده باشند، اگر اینان در همین گام نخست از آموزشوپرورش قطع امید نمایند دیگر در طول سی سال خدمتشان چطور ممکن است به نهاد بالادستیشان دل ببندند و تمام تلاششان را صرف آموزش علم و حلم به دانشآموزان نمایند؟ حالا پس از سه ماه از زمان مصاحبه درحالیکه تقریباً نتایج استخدامی تمام دستگاهها مشخص شده است نتایج مصاحبههایی که قرار بود در طول دو هفته اعلام شود هنوز هم نامشخص است. دراینبین بیمقدمه و ناگهانی تصمیم بر این میشود که مرحلهای گنگ و مجهول بهنام تکمیل ظرفیت برگزار شود، در هالهای از ابهام برخلاف تمام اعلانات قبلی عدهای که حتی در کارنامهی سنجش حائز حداقل نمرهِی لازم نشدهبودند دعوت به مصاحبه میشوند و در عین ناباوری همهی دعوتشدههای جدید و قدیم همچنان منتظرند تا ببینند برای آنها چه تصمیمی گرفته خواهد شد.
پینوشت: ستون طنز جدیدی را شروع کردهام با عنوان تعبیر خواب، تا اینجا که خودم راضی هستم. امیدوارم که با همین قوت و علاقه ادامه بدم.