ذکر آن به موزه فرستنده!
آن جوانمرد راه، آن پاکباز درگاه، آن مدافع همیشگی اعتدال، آن که مخالفان را میفرستد به قالیشوییهای مال! نمایندهی اصیل اصلاحات، آن پاسخدهندهِی همهی اشکالات، یگانه کاندیدای پوششی، فارغ از هر جنبش و پویشی. آن دلاور سیرجانی، آن سیاستمدار کارگزارانی. متخصص در له کردن و زیرگیری حاج اسحاق جهانگیری رحمةالله علیه. نقل است ابتدا مردمان فکر میکردند او دماغ بود و هیچ نبود ولی بعد که رشد کرد و به مقام رسید نشان داد مغز بودهاست و خداوند قلب و مغزش را در پشت آن دماغ پنهان کرده تا از چشم بد مصون بماند. او با کاردانی و لیاقت مراتب را از بخشداری تا فرمانداری و استانداری را تا وزارت طی نمود. سپس در دولت کلید به معاونت رسید وی تصمیم گرفت در نقش مدافع پوششی عمل کند ولی با حفظ سمت به عنوان آقای گلی آخرین مناظرات تلویزیونی ریاستجمهوری برگزیده شد.
اسحاق را گفتند تا به حال کجا بودی؟ گفت: گوش به فرمان آنکس که نفس است و حرفش برای هر انتخابات بس است و تصویرش در قفس است! گفتند رئیست کیست؟ گفت: آنکه رئیس تدبیر و امید است و عمامهاش سپید است و نماد دولتش کلید است. گفتند از دشمنت برای ما بگو. گفت: آن به صورت دستفروشان سیلی زننده، آن از زباله برق تولید کننده! در دوربینها نگاه کننده و بعدش تهمتزننده! آنکه معروف شده به شهردار سازه تقسیمکنندهی املاک نجومی به یک اندازه!
اسحاق را متخصص در به موزه فرستادن نام نهادهاند چرا که هم او نخستین بار پیکان را به موزه فرستاد و حالا عزم خود را جزم نموده تا شهردار تهران را به موزه بفرستد یا اگر امکانش نبود شهرداری را تبدیل به موزه نماید!
از جملات قصار او نقل است که گفت: « باطل السحر دروغ و فریب، آگاهی مردم است!»
همچنین او گفت: « در مسائل اجتماعی، با برخوردهای گازنبری مسائل حل نمی شود!»
پ.ن1: برای خواندن بقیه نوشتههای طنز کانال خمارمستی را بخوانید. نوشتههای طنز به وصورت روزانه در کانال گذاشته میشود.
پ.ن2: جلد هفته نامهی صدا مربوط به پیش از مناظرهی نخست است که البته بسیار هوشمندانه کار شدهاست. این نوشتار هم همان فردای مناظره کار شد و چاپ شد و توی کانال هم گذاشته شد. برای اینکه زودتر به نوشتهها دسترسی پیدا کنید در کانال خمارمستی عضو شوید. ممنون.
در ضمن نظراتتون هم برام مهمه...