1) میگندنیا داره تموم میشه! کلی کار دارم که باید انجام بدم! گفتم اول از همه بیام اینجا یه چیزی بنویسم حداقل یکی از کارایی که بایدو انجام بدم تا هنوز دنیا تموم نشده... اصلن وخت نداریم... دنیا داره از هم می پاشه! نشونه هاش هم هنوز هیچی نشده آوار شده رو سرمون!!! منم اولش زیاد باورم نمی شد ولی حالا کم کم دارم باور میکنم که شب جمعه یه خبرایی هست!!!!! حتی لپ تاپم هم فهمیده قضیه رو! از روز دو شنبه زده به سرش! وقتی که فکر میکنی همه کارای پایان نامه ت انجام شده و فقط مونده یه نتیجه گیری بذاری ته کارات که بگی بععععععععععععله منم بالاخره مرزهای علمو جابجا کردم! یه دفه دنیا به آخر برسه! آخه چه وعضیه؟؟ لپ تاپ هم از ترسش هنگ کنه و همه چی بپره!!!! یعنی برسی به نقطه صفر مرزی!!!!!! همونجایی که عرب نی مینداخت!!!  حالا چن روز وقت دارم تا دنیا تموم نشده همه کارا رو راست و ریس کنم که حداقل قبله تموم شدن دنیا دفاع کنم؟؟؟؟؟ 
واااااااااااااااای دارم دیووونه میشم فقط دو روز!!!!!!!!!  نمی دونم چجوری باید حاصل یکسال زحمتم رو دوباره دو روزه جمع کنم؟؟؟؟!!!!  نمیدونم حالا که دنیا داره تموم میشه اصلا فرقی داره یا نه؟؟؟؟   خدایا چه گلی به سرم بگیرم! حالا خوبیش اینه که شب یلدا شبه آخره! میتونیم قبله تموم شدن همه چی دور هم جمع شیم و حداقل کلی خوردنی خوشمزه بخوریم! واااااااای اصن وقت ندارم باید یه لیست از چیزایی که تو این مدت نخوردم تهیه کنم! شب یلدای امسال باید جبران کنم!! به هرحال شب آخره و خوردن هم یکی از لذتهای اساسی زندگی محسوب میشه!!! از وقتی که یادم میاد شب چله (یلدا) هر سال بلند ترین شب سال بوده ولی میگن انگار امسال زیادی بلنده! و از بد حادثه هم افتاده شب جمعه... 
چن روز پیش استاد ... (بخوانید بوق) تو شب شعرش گفت الکی شایعه نکنید که شب جمعه این هفته یه خبراییه!! همیشه خدا تا بوده شبای جمعه همین خبرا بوده دیگه...
ازونجایی که طبق گفته استاد، متاهلین گرامی از سه روز صب نشدن شب یلدا لذت کافی و وافی میبرن و دست مجرد جماعت میمونه تو پوست گردو باید یه آستینی بالا بزنم!! اصن وقت ندارم ... دیگه شاید شب یلدا صب نشه!!! حداقل اگه این جوری دنیا نابود شه و اجل بیاد سراغمون تو آگهی فوت نمی نویسن جوان ناکام... اصن وخت ندارم... داره دیر میشه... باید به کارام برسم... کاش میشد تو این مدت کوتاه همه کسایی که دوستشون دارمو حداقل میدیدم ... واااااااااااااای این دیگه فاجعه است که فرصت نداشته باشی بهترین آدمای زندگیتو قبل تموم شدن دنیا ببینی... حالا که وخت ندارم حداقل باید یکی یکی به همشون زنگ بزنم!!!
خیلی کار هست که باید انجام بدم! ولی وخت نیست... فعلا من برم تا دنیا نابود نشده... بعده نابودی دنیا همه تونا می بینم... فعلن وخت ندارم... راستی یلدا هم مبارک...


2)آخرپاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!
بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم  . . .          (پیامک نگاری یلدا)



3)  تصورکن فقط دو روز برای زندگی فرصت داری (که یک روزش هم از نصفه گذشته!!!) واقعا چیکار میکنی تو مدت باقی مونده؟


4)   ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این/ بعد ازین میزان خود شو تا شوی موزون خویش    (خاله نگاری سه روز پیش از یلدا!!!)


5)   جغرافیای کوچک من بازوان توست / ای کاش تنگتر شود این سرزمین من (علیرضا بدیع)