سالها پیش در چنین روزی خورشیدی از شرقِ دور، از دیار خراسان، در عالم هنر طلوع کرد و در «آستان جانان» خوش درخشید، «ساز قصه گو»یش را کوک کرد و بر فرازِ «گنبد مینا»، «مرغِ خوش خوان»ِ مردمی شد که «سرِّعشق» می دانند ولی اسیر ظلمتِ زمانه گشته اند...
و او در این «غوغای عشق بازان» «همنوا با بم»، «زبان آتش»ین مردم در دل «شب، سکوت، کویر» شد و تا هنگامه ای که «زمستان است» او «چاووش» خوانِ «دلشدگان» خواهد بود تا «سرو چمان»مان «خون جوانان وطن» را به مقصود غایی برساند...
و در چنین روزی است که «مرغ سحر»، «آهنگِ وفا» سر خواهد داد... به امید آن روز...
خسروِ آواز ایران، عزیز مهربان و خوش الحان، استاد شجریان، تولدت مبارک.
مهرمان هرسال با مهر تو آغاز می‌شود همیشه سلامت باشی.

آدمی مگر می‌تواند بدون لفظ استاد خطابتان نماید؟ حقا که استادی از نام شما شکوه می‌یابد و این «محمدرضا شجریان» است که ارزش می‌دهد به کلام و جان کلام را بدل به اعتبار موسیقی و آواز ایران می‌نماید. 

استاد صدایتان نوای آوازهای بهشتی است و چه دل‌ها را که از جا نکنده و چه اشک‌ها که با شنیدنش گونه‌ها را نم‌دار نکرده‌است. استاد گران‌قدر شما اعتبار مهرید وقتی که پاییز با جشن میلاد شما آغاز می‌شود. تاریخ آواز جهان به وجودتان افتخار می‌نماید و ما ایرانی‌ها با غرور نامتان را زمزمه می‌کنیم و آوازتان را فریاد می‌زنیم...


سایه‌ی بالا سر شعر معاصر هوشنگ ابتهاج، غزلی در وصف حضرتتان سروده‌است لایق اسطوره‌ای همچون شما که:

قدسیان می دمند نای ترا

تا خدا بشنود نوای ترا

آسمان پهن کرده گوش که باز

بشنود بانگ ربنای ترا


سرتان سلامت استاد 


 

این پست کامنتی بود بر یکی از پستهای دوست داشتنی سیمرغ کوه قاف...

پست قبلی را هم بخوانید ممنون