۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سینما» ثبت شده است

خدایان و پادشاهان

یه جایی توی فیلم Exodus  هست که خدا داره موسی را تحت فشار قرار می‌ده که قوم بنی‌اسرائیل 400 ساله که اسیر ظلم فرعون هستن، نمی‌خوای براشون کاری بکنی؟
 موسی میگه که خودت تو این 400 سال براشون چیکار کردی؟ وایسادی تماشا می‌کردی حالا داری به من می‌گی؟
 خدا بش برمی‌خوره و می‌ره
 موسی داد می‌زنه می‌گه حالا من چیکار کنم؟
 خدا جواب می‌ده: تماشا کن...
 و از اون به بعد فاجعه شروع می‌شه...

فیلم حواشی زیادی داره، و نقدهای زیادی بش وارد شده ولی دیدنش ارزشش رو داره...


خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند
به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند
صید را پای ببندند و رها نیز کنند

نظری کن به من خسته که ارباب کرم
به ضعیفان نظر از بهر خدا نیز کنند

سعدی جانان
  • دوشنبه ۲ بهمن ۹۶

مرگ ستاره صحنه‌ی صلح

راستش را بخواهید هیچ‌وقت جری لوییس در مختصات علایق سینمایی من جایگاهی نداشت! دروغ چرا؟ من اصلا فیلم‌هایش را ندیده بودم و تنها خاطره‌ام از او لحن متفاوت دوبلورش بود و خنده‌های کش‌دارش در سکانس‌های تکه پاره شده‌ای که از آن‌ها سر درنمی‌آوردم. بعدها فهمیدم همیشه قیچی‌ تیز سانسورچی باعث می‌شد تا بهترین انتخاب شب‌های عید عوض کردن کانال تلویزیون باشد!

حاضرم شرط ببندم که خیلی از ستاره‌های اینستاگرام و توییتر که این روزها عکس و پیام تسلیت برای درگذشت جری لوییس به اشتراک می‌گذارند هم در خوشبینانه‌ترین حالت فقط فیلم‌هایی که تلویزیون در دهه شصت از وی نمایش داده را دیده‌اند و خبر ندارند که اغلب کارهای او بعد از انقلاب دیگر پخش نشده‌اند!

تازه چیزی هم که پخش شد تحت تاثیر اعجاز صدای حمید قنبری دوبلور جری لوئیس بود که با خلاقیت و نوآوریِ فردی، نقش بسزایی در شناساندن و محبوبیت او در بین ایرانیان داشت. بعدها لحن گفتار قنبری در بسیاری از شخصیت‌های سینمایی و کارتونی الهام بخش صداپیشگان گردید.

جری لوییس کمدین معروف تاریخ سینما صبح روز یکشنبه بیست اوت در سن ۹۱ سالگی در خانه‌اش در لاس وگاس آمریکا به مرگ طبیعی درگذشت تا باز تیتر یک تمام رسانه‌های جهان شود. این خبر را ابتدا نشریه لاس وگاس ریویو منتشر کرد و نشریه ورایتی از تایید خبر توسط مدیر برنامه‌های او نوشت.

«جری لوییس» کمدین، تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان سرشناس آمریکایی، اگرچه بـه خـاطر شـوخی‌های خنده‌آور و ژست‌های بامزه‌اش محبوب بود و همگان بر قدرت بازیگری‌اش صحه گذارده‌اند ولی چیری که تا ابد در ذهن جهانیان ماندگار خواهد بود بنیاد خیریه‌اش برای کودکان ضعف عضلانی بود. او حتی در سال 1977 به پاس خدمات خیریه عام المنفعه اش نامزد جایزه صلح نوبل هم شد تا مجری مراسم درباره او بگوید: «جری لوییس مردی برای تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نام او در قلب میلیون‌ها نفر از مردم دنیا برابر با صلح، عشق و برادری می‌باشد.»

جری لویـیس یک شعار همیشگی داشت: «من فقط یک بار زندگی می‌کنم، بنابراین بگذارید هر خوبی که می‌توانم بکنم و هر محبتی که مایلم نسبت به دیگران ابراز دارم؛ بگذارید نه این احساس را سرکوب کـنم و نه آن را به تأخیر بیندازم، چون دیگر به دنیا نخواهم آمد».



پ.ن: ممنون که کانال خمارمستی را دنبال می‌کنید...

  • دوشنبه ۳۰ مرداد ۹۶

«لئوناردو» در نقش «داوینچی»

دنیای سینما آنقدر بالا و پایین می‌شود تا روح خالق مونالیزا با لبخندی ژکوندوار قلب تاریخ سینما را هدف قرار دهد و خودش را در آن جا کند! بعد از مدت‌ها رقابت بین دو کمپانی پارامونت و ایپین‌وی عاقبت این پارامونت بود که برنده یک مزایده هفت رقمی بزرگ برای خرید حقوق رسمی کتاب «لئوناردو داوینچی» نوشته والتر آیزکسن شد که قرار است تبدیل به فیلمی سینمایی شود. به نظر می‌رسد دست تقدیر که داوینچی خودش هم بدان اعتقادی نداشت باعث شده باشد بازیگر برنده جایزه اسکار فیلم «بازگشته» بتواند نقش مردی تاریخ ساز را بازی کند که اسمش را وام‌دار اوست.

گفته می‌شود وقتی که مادر لئوناردو دی‌کاپریو در موزه‌ای در ایتالیا به یکی از نقاشی‌های لئوناردو داوینچی نگاه می‌کرده است، متوجه نخستین لگدهای فرزندش می‌شود و به همین دلیل تصمیم می‌گیرد اسم او را لئوناردو بگذارد؛ او شاید هرگز با خود نمی‌اندیشید که فرزندش روزی یکی از نوابغ دنیای هنر باشد و دست سرنوشت او را بدان‌جا برساند که بخواهد نقش کسی را ایفا کند که نامش را از او قرض گرفته است... هنرمندی که روزی در ایتالیا به تماشای نقاشی‌های «شام آخر» و «مونالیزا»یش ایستاده‌بود.
با استناد به اطلاعات منتشرشده توسط این ناشر، آیزکسن از دست نوشته‌های داوینچی استفاده کرده است تا روایتی بنویسد که هنر او را به علم و کنجکاوی و قوه تخیل جاه‌طلبانه اش مرتبط نماید.
به نظر می‌رسد لئوناردو دی کاپریو نقش نقاش و دانشمند تاریخ سازی را ایفا خواهد کرد که در کنار نقاشی‌های بی‌همتایش، او دنبال مطالعات نوآورانه‌ای در مورد آناتومی انسان (نقاشی نمادینش از «مرد ویترویوسی»)، فسیل‌ها، پرنده‌ها، قلب، دستگاه‌های پرنده، گیاه‌شناسی، زمین‌شناسی و تولید سلاح هم بود. او پوست صورت جنازه ها را کند، عضله هایی که لب ها را تکان می‌دهند را طراحی کرد و به یادماندنی‌ترین لبخند تاریخ را هم به تصویر کشید. او به اکتشاف در حساب و کتاب نورشناسی پرداخت، نشان داد که چطور پرتوهای نور به قرنیه برخورد می‌کنند و توهم‌هایی از پرسپکتیوهای در حال تغییر را در «شام آخر» به نمایش گذارد. آیزکسن همچنین توصیف می‌کند که چطور اشتیاق طولانی‌مدت لئوناردو برای روی صحنه بردن نمایش‌های تئاتر، تاثیری ژرف بر نقاشی‌ها و اختراعاتش گذاشت. البته با استناد به این کتاب، داوینچی کمی هم غیرمتجانس بود: نامشروع، گیاه خوار، چپ‌دست، به راحتی حواسش پرت می‌شد و بعضی مواقع با دین رابطه خوبی نداشت.
  • چهارشنبه ۲۵ مرداد ۹۶
اینجا دغدغه های روزانه ی یکی از اهالی ایران زمین را می خوانید